مسافران پارسی

زن درشاهنامه فردوسی مظهردانایی وهوشمندی است.

مسافران پارسی

زن درشاهنامه فردوسی مظهردانایی وهوشمندی است.


جمعه ، آدینه = ناهید شید 
28 اسفند =.زامیاد «زام ، زمین» ، در آئین زردشتی ، است.

2574   = هخامنشی
14094 = اهورایی
7037 = میترایی اریایی
3753 = زرتشتی 
1394 = خورشیدی

‌ روزگاری عشق بود و ترسهای دلنشین
لزرش دستان و شرم و یک حیای دلنشین

روزگاری چون کبوتر پر زنان در جستجو
بهر دیدار نگاری در هوا ی دلنشین
 
زورق احساس بود و موج دریای خیال
شب نخوابیدن به شوق روزهای دلنشین

رامش آواز بود و دردلهای غریب
در سکوت خامه ی دل نامه های دلنشین
 
جامه های پر زعطر و گونه های سرخ فام
یک گل و چند ی کتاب و هدیه های دلنشین

مرکبی همچون نسیم و کوچه ای همچون بهار
دست در دست نگا ر و جاده های دلنشین

ای دریغ امروز رنگی نیست از آن روزگار
نیست دیگر پاکبازی ، با وفای دلنشین

چهره ها در هم شد ست و باده های زر شکست
با کسی دیگر نمانده هم صدای دلنشین 

 درود بر دوستان نیک اندیش
پگاه تون شاد....
لب تون لبریز خنده.....
شادی هاتون روز افزون .....
روزگاران به کام ......
مهرتان افزون باد......
نظرات 25 + ارسال نظر
امین مریدی دوشنبه 2 فروردین 1395 ساعت 16:15

بهار تویی
که می آیی و دستهایم
شکوفه می دهند ناغافل!
تویی که با تمامِ خستگی
باز هم آرامشی!
باز هزار ستاره ی بی افول
هزار پروانه ی بیقرار
هزار شوق بی دلیل را
در خلوتِ آغوشِ من میریزی انگار
بهار تویی...

شعرخوشکیه بعدازمدتهایه لبخنداومدرولبم مرسی

امین مریدی دوشنبه 2 فروردین 1395 ساعت 06:59

ساعتها را چه جلو بکشند

چه عقب

من ساعت قلبم را با لحظه ی

" آمدنت "


کوک خواهم کرد...

شماآدرس نداری؟

امین مریدی دوشنبه 2 فروردین 1395 ساعت 06:56

بی چتر در این نم نم باران بغلم کن
سرداست هوای شب گیلان بغلم کن

آغوش تو دلبازتر از باغ بهشت است
ای وعده ی موعود به انسان بغلم کن

بین من و تو فاصله هر چند زیاد است
بی واسطه در صورت امکان بغلم کن

ای بکر ترین واقعه در عالم هستی
با جاذبه ی تازه عروسان بغلم کن

ای آهوی برگشته به دامان طبیعت
با شیوه ی شیران و پلنگان بغلم کن

فرزند مسلمان شده ی مانی و مزدک
با روح اهورایی ایران بغلم کن

پاییزِ پر از خاطره ای وسوسه انگیز
مهر تو رسیده است به آبان بغلم کن

من کوچه ی بن بست دل از جاده بریده
تو پنجره ی رو به خیابان بغلم کن

هی دور نزن دور خودت عشق مجاز است
بی واهمه در گوشه ی میدان بغلم کن

معتاد نگاهت شدم و دست خودم نیست
عاشق شده ام از تو چه پنهان بغلم کن،،،

امین مریدی یکشنبه 1 فروردین 1395 ساعت 22:41

میتوان زیبا زیست
نه چنان سخت که از عاطفه دلگیر شویم
نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بدو خوب!
لحظه ها میگذرند
گرم باشیم پر از فکر و امید
عشق باشیم و سراسر خورشید (خورشید زندگیتان همیشه روشن،چراغ دلتان پرنور و امید....فرا رسیدن عید باستانی نوروز وآغاز سال نو بر شما وخانواده های ارجمندتان،
خجسته وهمایون باد....

مرسی همچنین

مهراوه یکشنبه 1 فروردین 1395 ساعت 14:15

کاش
تمام آمدنی ها
مثل بهار
سر قول شان بودند..

کاش..
ولی حیف..

زمزمه باران... یکشنبه 1 فروردین 1395 ساعت 13:48 http://www.baran-bahari.mihanblog.com/

ناب ترین دعاهایم را بر تار خورشید و عرش کبریایی به ودیعه میذارم تا همای سعادت بر زندگیت لانه کنه...

از خدا چیزی رو برایت میخوام که جز در خاطر خدا، در باور هیچ کسی نمی گنجد...
سال خوب و خوشی و خیر و سلامتی برات و خونواده ت از خدا میخوام...
الهی غم و غصه از دلت بره...رو لبات گل لبخند بشینه...بزودی زود حال مامان خوب خوب بشه...
دوست دارم آبجی کیارا عزیز...

مرسی آبجی مهربونم
دیگه آرزوکردن ازیادم رفته..

مهراوه یکشنبه 1 فروردین 1395 ساعت 13:39

و بر آمد بهاری دیگر مست و زیبا و فریبا، چون دوست
سبدی پیدا کن، پر کن از سوسن و سنبل که نکوست
همره باد بهاری بفرست: پیک نوروزی و شادی بر دوست!
سال نو مبارک. سالی توام با سلامتی، شادی، آرامش و موفقیت براتون آرزومندم

زمزمه باران... یکشنبه 1 فروردین 1395 ساعت 07:05 http://www.baran-bahari.mihanblog.com/

سلااااام عزیزم...خوبی؟؟؟
پیشاپیش سال نو مبااااارک....
الهی لحظه لحظه سال جدید برا کیارا و خونواده عزیزش پر از شادی،آرامش،سلامتی و.....باشه...

سلام عزیزم مرسی به لطف خدابدنیستم
الهییییییی که به هرآنچه خوب است برسی..این خوب است خیلی خوب است مطمئن باش باران جان

زمزمه باران... شنبه 29 اسفند 1394 ساعت 15:08 http://www.baran-bahari.mihanblog.com/

آبجی کیارا کجایی؟؟؟عزیزم خوبی؟؟؟

همینجام
زیارت بودم..جمکران..خییلی خلوت بود..کلی دردودل کردم یکم سبکترشدم
ان شاءالله جواب بگیرم
دعاکن

معلم شنبه 29 اسفند 1394 ساعت 12:12 http://shirinbeyan.mihanblog.com/

سلااااااام......
بلا به دور ......
احوال مامان چطوره؟؟؟

سلام
خوش اومدین
هنوزهمونجوره
مرسی ازلطفتون

زمزمه باران... شنبه 29 اسفند 1394 ساعت 12:11 http://www.baran-bahari.mihanblog.com/

سلام عزیزم..الان خوبی؟؟؟؟
مامان حالش چه طوره عزیزم؟؟؟؟
راستی یه وب خوبی هست که من همیشه و اغلب اوقات بهش سر میزنم..مدیر وب یه معلم بوشهری هست..
دوست داشتی به وبش سر بزن..
وب شیرین بیان:http://shirinbeyan.mihanblog.com

وب دانشجویان معلمان ضمن خدمت89 هم مال ایشون هست:http://www.dini-arabi89.blogfa.com/

سلام
مرسی که جویای حالم بودی عزیزم
باشه روچشم هروقت فرصت کردم حتمامیرم

زمزمه باران... جمعه 28 اسفند 1394 ساعت 12:33 http://www.baran-bahari.mihanblog.com/

چرا انقدر غصه می خوری؟
یادت باشه من حواسم بهت هست
دوستدار تو خدا...

خدایادلم،امیدم،شوقم،فردایم..همه به دست تو
این تو واین من...خداییت رانشان بده..

زمزمه باران... جمعه 28 اسفند 1394 ساعت 12:32 http://www.baran-bahari.mihanblog.com/

شک نکن، درست در لحظه آخر، در اوج
توکل و در نهایت تاریکی، نوری نمایان
می شود، معجزه ای رخ می دهد،
خدا از راه می رسد....

این جهان و آن جهان

و هرچه هست 

شبنمی لب تشنه

از دریای توست

زمزمه باران... جمعه 28 اسفند 1394 ساعت 12:28 http://www.baran-bahari.mihanblog.com/

آبجی جون مراقب خودت باش..
عزیزم دلم خنده ها و شادی و سلامتی مامان عزیزت میخواد..

سعیمومیکنم

زمزمه باران... جمعه 28 اسفند 1394 ساعت 12:26 http://www.baran-bahari.mihanblog.com/

برات دعا می کنم..آبجی نازنین خودم...حتما دعا میکنم..

مرسی عزیزم
خودموکه خیلی وقته فراموش کردم به خدا

زمزمه باران... جمعه 28 اسفند 1394 ساعت 12:24 http://www.baran-bahari.mihanblog.com/

آبجی جونم نگرانیت از عمل هست؟؟؟
خودت خوبی؟؟؟؟؟

نگرانی وترس ازعمل به کنار
شماکه غریبه نیستی هزینشونداریم

زمزمه باران... جمعه 28 اسفند 1394 ساعت 12:23 http://www.baran-bahari.mihanblog.com/

عزیزم میدونم چی میگی..
سخته سخت..
توکلت به خدا باشه..نگران نباش..مامان خوب میشه..
امیدت به خدا باشه..

باشه چشم دعام کن بتونم مقاومت کنم

زمزمه باران... جمعه 28 اسفند 1394 ساعت 12:21 http://www.baran-bahari.mihanblog.com/

آبجی جون نمیدونم چی کار کنم تا ناراحتیت ازت بگیرم به لبهات خنده رو بیارم..

انتهای شب، نگرانی هایت را
به خدا بسپار و آسوده بخواب...
خدا بیدار است

گفتنش راحته
به خودش قسم فکروخیال نمیزاره آروم بگیرم

زمزمه باران... جمعه 28 اسفند 1394 ساعت 12:19 http://www.baran-bahari.mihanblog.com/

آبجی کیارا...
نگران نباش..خدا هست..مطمئنم هیچ وقت تنهات نمیذاره عزیز دلم..

همه امیدم به اونه

زمزمه باران... جمعه 28 اسفند 1394 ساعت 12:18 http://www.baran-bahari.mihanblog.com/

إِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرا
إِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرا
با هر سختی، آسانی است
خداوند
دوبار تکرار کرده تا ته دلمون قرص باشه...!

خیلی سعی میکنم خودموبااین حرفا،آیه ه ودعاهاونمازآروم کنم ولی باورکن تحملش سخته
اگه اتفاقی واسه مامانم بیفته نابودمیشم..نابود..

مهراوه جمعه 28 اسفند 1394 ساعت 12:18

به گمانم نگهم دل به کسی بست که نیست
و دلم غرق تمنای کسی هست که نیست

همه شهر به دلدادگی ام می خندند
که فلانی شده از چشم کسی مست، که نیست

«تو به من گفتی ازین عشق حذر کن» ... آری
و تو گفتی که ره عشق تو سخت ست، که نیست

مدتی هست به دلسوزی خود مشغولم
که دلم بند نفس های کسی هست که نیست




زمزمه باران... جمعه 28 اسفند 1394 ساعت 12:17 http://www.baran-bahari.mihanblog.com/

نگران فردایت نباش..

ما اولین بار است که بندگی میکنیم

اما او قرن هاست که خدایی میکند....

مهراوه جمعه 28 اسفند 1394 ساعت 12:16

زمزمه باران... جمعه 28 اسفند 1394 ساعت 12:15 http://www.baran-bahari.mihanblog.com/

آبجی کیارا...بابا مگه کجاست؟؟؟؟
الهی فداتشم ..الان مامان حالش خوبه؟؟؟؟؟

باباسدکارمیکنه
الان خوابیده

زمزمه باران... جمعه 28 اسفند 1394 ساعت 10:50 http://www.baran-bahari.mihanblog.com/

سلام کیاراجان..خوبی؟؟؟
حال مامان خوبه؟؟؟

مهم نیست که قفلها دست کیست
مهم این است که کلیدها دست خداست !
از ته دل دعا میکنم که توی این روزهای آخر سال ، شاه کلید تمام قفلهارو ازخدا عیدی بگیری . . .

سلام عزیزم
نه والادیشب حالش بدشدبادائیم زودی رسوندیمش بیمارستان دکترگفت بایددراولین فرصت عمل شه.راستشوبخوای عملش سخته وهزینش سنگین.درنبودباباخونمون پرغم شده.نمیدونم دیگه چیکاربایدبکنم.
جزدعاکردن کاری نمیتونم انجام بدم.همش بامسکن آروم میکنیم دردشو.
چه شعرخوشکلی فرستادی.تنهاچیزی که آرومم میکنه تواین شرایط یادخداست.هرشب باهاش دردودل میکنم.توکل به خدا

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.